به گزارش پایگاه خبری تحلیلی رادار اقتصاد به نقل از ایلنا پدرام سلطانی دیدگاه آن دسته از فعالان اقتصادی را منعکس کرده که معتقدند در صورت کاهش قیمت ارز فرصتهای صادراتی آنها از دست میرود و در نتیجه مخالف کاهش قیمت ارز با استفاده از منابع حاصل از صادرات نفت هستند.در ادامه بخشهایی از اظهارات او را در این مصاحبه میخوانید.
*تحریم نفت، دولت را از درآمدهای نفتی محروم کرده و درآمدهای دولت را تحت تاثیر قرار میدهد اما سایر تحریمها بیش از دولت به بخشخصوصی، بخش عمومی و کلیات اقتصاد لطمه وارد آوردهاست.با برداشته شدن این گروه از تحریمها،فرصتی فراهم میآید که اقتصاد در این حوزهها با هزینه کمتری در صحنه بینالمللی کار کند یعنی در صادرات و واردات، کارمزد و حق کمیسیون کمتری داده شود و پول کمتری خرج دلالان ارزی، پولی و بانکی میشود که کالا به واسطه آنها با اسامی مختلف به مبادی متعدد میرود و خرید و فروش میشود.
* لغو تحریمها شرایطی را فراهم میکند که بتوانیم بازارهای بسته شده را به روی اقتصادمان به ویژه بازار اروپا مجددا بازیابی کنیم و فعالیتهای اقتصادی و تجاری را در بستر بانکی گسترش دهیم البته به شرط اینکه از لیست سیاه FATF خارج شده باشیم.
* با فرض برداشته شدن تحریمها چالش ایران با نظام بینالمللی به پایان نمیرسد. این پیشبینی بسیاری از صاحبنظران روابط بینالملل و سیاسی و اقتصادی است که این چالش را در سالهای آینده هم خواهیم دید و احتمالا درصدی از این تحریمها به دلیل تغییر دولت در آمریکا، تغییر دولت در ایران، تشدید رقابتها و تنازعات منطقهای ما با کشورهای خلیج فارس، آمریکا، اسرائیل و دیگر کشورهایی که در عراق و سوریه حضور دارند، برمیگردد.
*از محل سرمایهگذاری مستقیم خارجی یا پروژههای مشترک نمیتوانیم کارهای بزرگ و فعالیتهای وسیعی داشته باشیم یا در مقایسه با کشورهای همسایه و همتراز نمیتوانیم اندازه بزرگی از این کیک در سالهای آینده داشته باشیم.
*سرمایهگذاران داخلی هم همین نگرانی را دارند چراکه آنها هم به دیده احتیاط به لغو تحریمها، نگاه میکنند از این رو سرعت و استمرار سرمایهگذاری داخلی هم در کشور آن چیزی نخواهد بود که بتواند ما را از این وضعیت پریشان رهایی بخشد و نرخ رشد اقتصاد را به اندازههای بزرگتری برای مدت طولانیتر برساند.
*افزایش درآمد دولت از محل فروش نفت موجب تزریق دلارهای نفتی به بازار میشود که عملا نرخ ارز از واقعیت اقتصاد ما فاصله میگیرد.با این روند نرخ دلار به بازههای پایینتری سوق پیدا میکند البته این کاهش نرخ ارز در سال جاری نخواهد بود چراکه امسال سال پرتورمی است و با کسری شدید بودجهای مواجه هستیم. بنابراین بعید میدانم تا پایان سال نرخ ارز به کمتر از ۲۴هزار تومان برسد.
* اگرچه بعد از قطعی شدن توافق نرخ ارز مدتی کاهش مییابد اما باز به قیمتهای ابتدای سال برمیگردد. معتقدم بهرغم اینکه سال پرکسری بودجه و پرتورمی را داشتیم اما در سالهای آینده نرخ ارز با نگاه دقیقی به واقعیت اقتصادی حرکت نمیکند.
همه دنیا میدانند فارغ از اینکه چه دولتی بر سرکار آید، سیاست خارجی کشور و راهبردی منطقهای و بینالمللی در اختیار دولت نیست.
* در همه کشورها اگر سیاست و هدف،رشد پایدار صادرات باشد باید واقعیت تورمی آن اقتصاد در ارزش پولی ملی انعکاس داشته باشد.همین اتفاق در کشورهای دیگر هم موجب کاهش صادرات میشود یعنی با تقویت ارزش پول ملی، صادرات کاهش مییابد و تضعیف ارزش پول ملی باعث رشد صادرات میشود.
* روند تقویت و تضعیف ارزش پول ملی کشورها با قدرت اقتصادیشان گره خورده است. اما در کشورهایی مانند ایران این موضوع با قیمت نفت،تحریمها و رفتارهای دولت گره خورده و بسته به این است که دولت چقدر دسترسی به پول نفت داشته و تحریمها چه اثری بر اقتصاد گذاشته باشد.
* تغییر نرخ ارز در ایران اصطلاحا تغییر نیزهای دارد. تغییر نیزهای به این معنا که در ظرف چند ماه شاهد آن هستیم که ارزش پول ملی کشورمان نصف میشود و ممکن است با اتفاقی مانند قطعنامه ۵۹۸ یا توافق وین ارزش پول به یکباره ۲۰ الی ۳۰ درصد تقویت شود.
* صادرکنندگان نگران هستند. صادرکنندگان در سایر کشورها با تقویت ۵ تا ۱۰درصدی ارزش پول ملیشان سعی میکنند با افزایش بهرهوری، صادرات را حفظ کنند اما اگر ارزش پول ملی به یکباره ۳۰درصد تقویت شود، هیچ بهرهوری در مدت ۳ الی ۴ ماه نمیتواند این ۳۰ درصد را در خود اعمال کند و پوشش دهد.
* صادرات به دو بخش تقسیم میشوند؛ بخش اول صادراتی که منبع تولید آن از آغاز تولید به نرخ ارز گره خورده و بخش دوم صادراتی که تولید آن به نرخ ریال وابسته و درآمد آن هم به نرخ ارز وابسته است. گروه اول گروه فرآوردههای نفتی و پتروشیمیها هستند و آنهایی که نرخ خوراکشان را از طریق وزارت نفت به دلار پرداخت و محاسبه میکنند، یعنی گاز را ۸ سنت میگیرند بنابراین وقتی دلار ۴۰ هزار تومان یا ۵ هزار تومان باشد همان ۸ سنت را برای گاز پرداخت میکنند و طبیعی است که براساس آن ساختار هزینه تنظیم میشود و قدرت رقابت برای صادرات به اندازه گروه دوم کاهش پیدا نمیکند. اما مقداری زیادی از هزینههای گروه دوم، ریالی است و اگر ارزش ریال تقویت شود و نرخ ارز کاهش یابد، این گروه قدرت رقابت خود را از دست میدهند.
* بهرغم اینکه شاید نرخ ارز امسال به صورت مقطعی کاهش پیدا کند اما صادرات پتروشیمی، فرآوردههای نفتی میعانات گازی و معدنی افزایش مییابد چراکه ساختار هزینهای آنها به گونهای است که حاشیه سود بالایی دارند و میتوانند صادرات خود را حفظ کنند. بنابراین گروهی که آسیب میبینند، بخش خصوصی واقعی هستند به این معنا که به رانت ارزی و خوراک ارزی متصل نیستند اما معتقدم در مجموع تا پایان امسال صادرات کشور ۱۵ تا ۲۰ درصد افزایش پیدا خواهد کرد.
* سرمایهگذاران و کارآفرینان کشور نسبت به آینده اقتصاد و اساسا آینده ایران خوشبین نیستند و میزان خوشبینی به آینده دور ایران کمتر شده البته خوشبینی مقطعی مانند خوشبینی در روند مذاکرات وین وجود دارد اما خوشبینی بلندمدت به ایران کمتر شده است. برای همین روندی که در کارآفرینان تقویت شده و میشود این است نسل پس از خود را روانه آن سوی آب میکنند. معمولا فرزندان سرمایهگذاران در کشورهای کانادا، اروپا و آمریکا ادامه تحصیل میدهند و تحصیل موجب آشنایی آنها با آن جامعه میشود و پس از اتمام دوره تحصیل، کسب و کار و سرمایهگذاری پدر را در آن کشور مدیریت میکنند و توسعه میدهند و این به یک جریان تبدیل شدهاست.
نظر شما